شما برای افزایش تولید در شرکت تان کدام رویکرد را انتخاب می کنید؟ روش های سخت افزاری یا بهبود و بهره وری؟
طرح ریزی رویکرد، برنامه ریزی پروژه و اجرای روش های بهبود و افزایش تولید
در یک واحد صنعتی و تولیدی، هدف اصلی سهامداران را می توان حصول منافع مالی، کسب درآمد و افزایش آن دانست، این مسئولیت و وظیفه اساسی مدیر عامل شرکت است که به اهداف مالی مطلوب دست پیدا کند. در صورتی که شرکت در بازار محصولات خود، مانعی بر سر راه فروش بیشتر ندارد و تقاضای کافی برای محصولات تولیدی سازمان وجود دارد، راه پیش رو برای افزایش درآمد از طریق بالا بردن فروش، هموار بوده و با فراغ بال و خاطری جمع از محیط بیرونی، می توان به بهبود منابع، قابلیتها و توانمندیهای سازمان پرداخته و به اجرای طرح ها و روش های بهبود و افزایش تولید و فروش همت گمارد.
به صورت تکنیکال و فنی، افزایش سطح و حجم تولید را از راه ها و روش های زیر می توان محقق نمود. اقدامات جهت افزایش حجم تولید را در یک نوع طبقهبندی به روشهای فیزیکی و سختافزاری و روش های بهبود راندمان و ارتقاء بهره وری تقسیم می کنیم. برای هر کدام از این دو نوع رویکرد اقدامات مشخصی را می توان برشمرد. این اقدامات، راههای ممکن میباشند، برای برگزیدن و اقدام مطابق آن ها باید تحلیلها و بررسیهای لازم صورت پذیرد تا مشخص شود که کدام روش برای شرایط و ویژگی های یک شرکت مناسب تر می باشد.
الف – روش های بهبود و افزایش تولید با اقدامات سخت افزاری
راه های این رویکرد در پی برآورد و تهیه منابع و امکانات فیزیکی لازم برای افزایش حجم تولید می باشد. همانطور که میدانید منابع مورد نیاز برای تولید، شامل دستگاهها و ماشین آلات، مواد اولیه، نیروی انسانی، فضا و محیط کاری، تجهیزات، ابزارآلات و . . . هستند. طبیعتا روشهای سختافزاری که موارد زیر را شامل میشوند، در پی افزایش هر کدام از منابع برای ایجاد ظرفیت و امکان تولید بیشتر میباشند.
۱ – افزایش شیفت کاری
۲ – خرید، نصب، راه اندازی و بهره برداری از خط های جدید تولید
۳ – افزایش تعداد نیروی انسانی، برای فرآیند های دستی و نیروبر
۴ – تغییر تکنولوژی تولید، خرید دستگاه های جدید با تکنولوژی به روزتر، حجم، مقدار و سرعت بیشتر تولید
۵ – استفاده از خدمات پیمانکاری و برون سپاری فعالیت های تولیدی
۶ – و . . . .
نکات مهم در اقبال به رویکرد سخت افزاری برای افزایش تولید
اگر از روش های فیزیکی و سخت افزاری استفاده می کنید باید کاملا دقت کنید که همه ابعاد برنامه را تا جایی که امکانپذیر است تحت تسلط و کنترل خود داشته باشید. به عنوان مثال اگر هماکنون با یک یا دو شیفت کاری در حال تولید هستید و نوبت خالی دارید با اضافه کردن یک شیفت دیگر و عملیاتی نمودن آن احتمالا تا ۳۳درصد میتوانید حجم تولید را بالا ببرید.
توجه کنید که باید برنامه ریزی دقیقی داشته باشید. اضافه کردن شیفت کاری جدید، فقط جذب نیروی انسانی و اپراتور نیست. جهت راه انداختن یک شیفت کاری جدید، بایستی تمامی امکانات و منابع لازم را برآورد و تأمین نمود و با نگاهی همه جانبه، تدابیر لازم را اندیشید.
به عنوان مثال در حوزه منابع انسانی، سرپرست شیفت، انباردار، بازرس کنترل کیفیت، تکنسین نگهداری تعمیرات و . . . برای شیفت جدید نیز مورد نیاز میباشد. همچنین در ابتدا باید نیروهای جدید را در شیفت کاری اصلی مثلا صبح اضافه کرد و نیروهای ماهر و دارای تجربه و سابقه را به شیفت عصر یا شب منتقل نمایید.
تدارک مواد اولیه، فضای اضافه مورد نیاز انبارش مواد اولیه و محصول، نگهداری و تعمیرات دستگاه ها و ماشین آلات، تهیه ابزارآلات مانند قالب و فیکسچر و برای بسیاری موارد دیگر باید فکر و اندیشه کرد. تا جایی که امکان دارد مسائل گوناگون را پیشبینی نمایید تا اجرای برنامه افزایش تولید در گام اول با حداقل مشکلات، صورت پذیرد.
راه های دیگر افزایش حجم تولید نیز به همین ترتیب باید پیش بینی، برنامه ریزی و اجرا گردد. شتابزده و بی برنامه دست به اقدام نزده و کاری نکنید. رویکردی انفعالی در پیش نگیرید که مشکلات، یکی یکی خود را نشان داده و شما عقب آنها بدوید و خسته و فرسوده، طرحی که با برنامهریزی، بهتر میشد آن را اجرا کرد با زحمت و مشکل فراوان و بدون اطمینان به حصول نتیجه به سرانجام رسد.
ب – افزایش تولید از طریق بهبود راندمان و ارتقاء بهره وری
در پیش گرفتن راه های این رویکرد، توان مدیریت و برنامه ریزی شما را بیشتر به چالش می کشد، شاید مجبور شوید قدری بیشتر فسفر بسوزانید. این موارد به طور کلی شامل اقداماتی جهت رفع مشکلات آماده بودن منابع و امکانات لازم برای تولید می گردد تا تمامی این عوامل به صورت همزمان در شرایط کامل عملیاتی و بهرهبرداری قرار داشته باشند و پرسنل تولید، از آن ها استفاده حداکثری بنمایند.
۱ – کاهش توقفات خط تولید
توقفات خط تولید شامل توقفات برنامه ریزی شده و توقفات برنامه ریزی نشده می گردد. این توقفات به دلیل در دسترس نبودن یا وجود مشکل در یک یا تعدادی از منابع و امکانات مورد نیاز تولید می باشد که باعث می گردد که آن منبع از شرایط عملیاتی خارج شود و خط تولید متوقف گردد.
برای مقابله و تحت کنترل در آوردن وقوع هر کدام از این توقفات باید یک سیستم و یک فرآیند ایجاد کنید. شما نیاز به مکانیزمی جهت گردآوری اطلاعات مربوط به توقفات دارید، داده ها را با استفاده از روش های معمول همچون تحلیل علل ریشه ای – RCA:Root Cause Analysis ، بررسی کنید. علل ریشهای را شناسایی کرده و با طراحی و اجرای اقدامات اصلاحی موثر، از وقوع دوباره و چندباره توقفات جلوگیری کنید. باید مشکلات تکراری را با انجام اقدامات اصلاحی، طوری رفع کنید که دوباره رخ ندهند و به تدریج و مرحله به مرحله، زمان های خواب خط را کاهش دهید.
برخی از موارد توقفات به شرح زیر می باشد :
-
خرابی و توقف دستگاه ها و ماشین آلات خط تولید، که با اجرای یک سیستم مدیریت نگهداری تعمیرات می توان زمان های خواب دستگاهها را به حداقل رساند.
-
توقف خط به دلیل آماده نبودن ابزارهای تولید مانند قالب ها، فیکسچرها و . . .
-
موجودی نداشتن مواد اولیه به دلیل عدم تأمین به موقع مواد و قطعات توسط پیمانکاران و تأمین کنندگان
-
عدم وجود یا عدم حضور نیروی انسانی به دلایلی مانند تأخیر، غیبت، ترک کار و . . .
-
و . . . .
۲ – برطرف کردن مشکلات کیفیتی
مغایرت ها و عدم انطباق های کیفی باعث توقف خط تولید می گردد. ضایعات باعث می شود زمان و منابع صرف تولید محصول بلا استفاده گردد و محصولات معیوب منجر به صرف زمان جهت انجام دوباره فعالیت های تولیدی برای اصلاح و تعمیر قطعات معیوب می گردد.
بهبود کیفیت به معنای کاهش ضایعات و دوباره کاری می باشد. هر چه قدر که بتوانید از مقدار و درصد ضایعات و دوباره کاری ها، کم کنید به همان میزان راندمان تولید را بالا برده اید، زیرا که در بار اول First Time Quality ، محصول سالمی تولید کرده اید و نیازی به صرف منابع تولید جهت جایگزین کردن قطعات ضایعات، نبوده و یا زمان خط تولید را صرف انجام فعالیت های اصلاح و تعمیر روی قطعات معیوب نمی کنید.
این رویکرد بایستی شامل تشخیص سریع عیب و رفع آن در کلیه مراحل تولید محصول باشد. فعالیت بعدی انجام اقدامات اصلاحی جهت جلوگیری از وقوع مجدد عدم انطباق کیفی می باشد.
۳ – کاهش توقفات برنامه ریزی شده ناشی از تغییر محصول تولیدی خط یا تعویض قالب ها
کاهش زمان های توقف به علت تغییر خط تولید، یکی از موارد عمده توقفات برنامه ریزی شده می باشد. فعالیت های تغییر خط تولید شامل تعویض قالب ها و فیکسچرها و کلیه فعالیت ها و تنظیمات لازم جهت تولید محصولی دیگر می باشد. این اقدام ها به صورت سیستماتیک در تکنیک تعویض تک دقیقه ای قالب SMED ، تدوین شده است که با اجرای صحیح این تکنیک بهبود، می توانید بخش زیادی از این زمان ها را کاهش دهید.
۴ – بهبود بهره وری نیروی انسانی
با آموزش پرسنل تولید، بالا بردن مهارت اپراتورها در انجام تنظیمات فرآیند و دستگاه، Set Up قالب و ابزارها و انجام تعمیرات جزیی حین تولید، توانایی آنها را جهت بازگرداندن سریع خط تولید به شرایط بهره برداری بالا برده و از این رهگذر بخش عمده از توقفات را می توان کاهش داد.
بهبود روحیه شغلی و انگیزش پرسنل با روش هایی چون پرداخت پاداش اضافه تولید (آکورد تولید) عامل بسیار مهمی جهت بالا بردن بهره وری نیروی کار می باشد. با این اقدام، رسیدن به ظرفیت کامل تولید، امکانپذیر می شود.
۵ – بهبود وضعیت ارگونومی فعالیت های تولیدی
بهبود مسائل ارگونومی، باعث کاهش خستگی پرسنل و جلوگیری از کاهش راندمان تولید در ساعات پایانی شیفت کاری می گردد. عواملی دیگر نیز در این مسئله نقش دارند که شامل بهبود شرایط محیطی کار مانند تهویه مناسب محیط، تنظیم دمای سالن، کاهش سروصدا و دیگر آلودگی ها میباشد.
۶ – تغییر و بهبود پروسه های تولید
با استفاده از تحقیق و توسعه و انجام فعالیت های طراحی و مهندسی به بالا بردن سرعت تولید و افزایش ظرفیت فرآیندهای ساخت بپردازید.
۷ – تشویق پرسنل به مشارکت در فعالیت های سرپرستی و ارائه پیشنهادهای بهبود با موضوعات کاهش توقفات و افزایش تولید
۸ – بهبود سیستم های حمل ونقل و جابجایی مواد، قطعات، محصولات و ابزارها
۹ – خطاناپذیر سازی فعالیت های تنظیم دستگاه، Set Up ابزارها مانند قالب و فیکسچرها و جای گذاری قطعات، مواد و محصولات
۱۰ – اتوماتیک ساختن و خودکار نمودن فعالیت های تولیدی، جابجایی و حمل و نقل بین ایستگاه های کاری و مراحل مختلف تولید
بررسی و مقایسه رویکردها و روش های بهبود و افزایش تولید
عمدتا به کارگیری این روش ها، هزینه های اتخاذ روش های رویکرد الف را ندارد. نیازی نیست که خط تولید جدید بخرید یا تعداد زیادی نیروی انسانی برای راه اندازی شیفت های جدید استخدام کنید. از آن طرف هم ممکن است نتایجی که از متدهای بهبود به دست می آورید یعنی حجمی که به تولید اضافه می کنید به لحاظ کمی نتواند با رویکردهای سختافزاری رقابت کند اما نسبت سود به هزینه آن مطمئنا بسیار بیشتر از روش های فیزیکی و سختافزاری می باشد.
به عنوان مثال راه اندازی یک شیفت کاری جدید می تواند تا حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش تولید ایجاد کند اما با کاهش توقفات تولید و بهبود راندمان شاید نتوانید بیش از ۱۰ تا ۱۵ درصد حجم تولید را افزایش دهید اما هزینه ای که صرف هر کدام از این اقدامات می کنید به لحاظ اندازه با هم خیلی متفاوت می باشند ضمن آنکه ایجاد بهبود پیامدهای مطلوب بسیاری را به همراه دارد.
تجربه شخصی
خود من به شخصه در گذشته که مدیریت شرکت هایی را عهده دار بودم یا هم اکنون که به سازمان ها و کارخانه ها مشاوره می دهم معمولا انتخاب اول و اولویت برنامه ها را بر بهبود می گذاشتم و آن سطح از بهبودی که بدون صرف هزینه های سنگین قابل تحقق بود را به دست می آوردیم و پس از آن رویکردهای فیزیکی و سختافزاری را با توجه به نتایج مالی قابل تحقق، شرایط نقدینگی شرکت و اهداف تجاری سازمان در پیش می گرفتیم. شما نیز با توجه به شرایط کسب و کار، موقعیت در بازار و وضعیت داخلی سازمان، هر کدام از رویکردهای فوق یا دیگر راه هایی که طراحی می کنید را ارزیابی کرده و آن اقداماتی که متناسب و مطلوب وضعیت شرکت و کارخانه می باشد را برگزینید.
واقعا ممنون از مطلبتون
خیلی مفید بود
و دید من رو رو نسبت به اشکالاتم در سیستم کارخانهام روشن کردید
سلام
ممنون از مطالب خوبتون
مايل به همكاري نزديك جهت بهبود روند توليد بيشتر هستم
عالی و کاربردی
ولی نیاز به مطالعه و جلسات میدانی دارد تا مشکلات از نزدیک درک و مرتفع گردد.