حل مسئله با شناسایی علل ریشهای – برای چه نوع مسائلی پیشنهاد می شود؟
حل مسئله با شناسایی علل ریشهای برای چه نوع مسایلی مناسب تر است؟
حل مسئله با شناسایی علل ریشهای و رسیدگی به علت های وقوع آن مسئله با مجموعه تکنیک های ساختاریافته و کارآمدی با عنوان RCA صورت می گیرد. روش شناسایی علتهای ریشهای مجموعه تکنیک های قدرتمندی برای حل مسائل هستند که در موارد متعددی به صورتی بسیار موثر عمل می کنند.
با این حال حل مسئله از طریق شناسایی علت هایی که باعث وقوع مسئله شده اند، برای همه انواع مسایل پیشنهاد نمی شود. این روش برای برخی از مسایل مورد استفاده قرار می گیرند.
در این مطلب کوتاه می خواهیم انواع مسایلی را بررسی کنیم که مجموعه تکنیک های شناسایی علت ریشه ای برای حل آن مسایل موثر می باشند. البته نمی خواهم انواع خاصی از مسایل را نام ببرم یا فهرست کنم، صرفا می خواهم ویژگی های مسایلی که با این روش یعنی شناسایی و رفع علت های ریشه ای بهتر حل می شوند را مرور کنیم.
-
مسائل تکراری / مسایل تکرار شونده
مسایلی که تکرار شونده هستند، نوع مناسبی برای به کارگیری تکنیک های شناسایی علل ریشه ای هستند. حل مسئله با شناسایی علل ریشهای برای مسایلی که مرتب تکرار میشوند، بسیار مفید است.
به جای حل سطحی مسئله، این روش به شما کمک میکند تا علت اصلی را پیدا کرده و از تکرار مجدد آن جلوگیری کنید.
این که یک مسئله ای تکرار می شود نشان دهنده آن است که وقوع آن چیزی بیشتر از تصادف است. رخ دادن این نو مسایل، معمولا فراتر از همزمانی یا همراستایی تعدادی نقطه ضعف و مشکل در سیستم و فرآیندهای کاری است. به احتمال زیاد، مشکلی سیستمی یا فرآیندی در سازمان، شرکت یا کسب و کار وجود دارد که مسئله، فراوانی داشته و تکرار می شود.
-
مسائل پیچیده با علل چندگانه
اگر احتمال می دهید با مسئله ای روبرو هستید که چندین عامل متفاوت، باعث بروز مشکل و وقوع آن مسئله شده اند، شناسایی علت های ریشه ای میتواند تقریبا بیشتر علل احتمالی را شناسایی کند.
تکنیک های مختلفی که ذیل روش های RCA وجود دارند به جز شناسایی علت ها، آنها را بر اساس اهمیت و نقش، اولویت بندی هم می کند. اولویت بندی علت ها کمک می کند که علت هایی که سهم بیشتری در وقوع مسئله دارند را در اولویت تعریف راه حل و راهکار قرار دهید.
-
مسایل سیستمی
در ویژگی ابتدایی یعنی تکراری بودن مسایل به این نکته، اشاره کوتاهی کردم. مسائلی که در سطح سیستم و سازمان رخ میدهند، تا هنگامی که در سیستم یا اجزای سیستم، اصلاح صورت نگیرد مسئله، دوباره و دوباره به وقوع می پیوندد. به همین خاطر حل این مسایل با استفاده از روش شناسایی علل ریشه ای موثر می باشد.
با به کارگیری روش شناسایی علل ریشه ای، نقاط ضعف سیستم و مشکلات فرآیندهای کسب و کار برایتان آشکار می شود. با تعیین نقاط ضعف و مشکلات یک سیستم، موقعیت هایی که آغاز کننده زنجیره اتفاقات و افتادن قطعات دومینوی وقوع مسئله هستند، مشخص می شوند. با شناخت بهتر سیستم و مشکلات آن، امکان این که سیستم را بازطراحی و بازتعریف کنید، فراهم می شود. اصلاح و بازنگری سیستم، احتمال وقوع مجدد مسایل را کاهش می دهد.
-
مسایل و چالش های فرآیندی
مسایل فرآیندی با مقداری تفاوت در ابعاد، مشابه مسایل سیستمی هستند. بهره بردن از تکنیک های شناسایی علل ریشه ای، گلوگاه ها و نقطه ضعف های فرآیندهای کسب و کار را مشخص می کند.
تغییر و بازنگری فرآیندهای کسب و کار و در سطحی بالاتر، بهبود و نوآوری در فرآیندها، اثربخشی فرآیند و قابلیت اطمینان آن را افزایش می دهند. قابلیت اطمینان بالاتر هم یعنی این که هر بار که فرآیند اجرا می شود، احتمال این که کار خواسته شده و نتیجه پیش بینی شده از آن محقق شود، بیشتر خواهد بود. این هم بدان معنی است که مسئله های کمتری وقوع می یابند.
جمع بندی
به صورت کلی بخواهم مطالب کوتاه این نوشته را جمع بندی کنم باید بگویم که تکنیک های شناسایی علت های ریشه ای برای مسایلی که ویژگی های زیر را دارند، مناسب تر می باشد.
- مسایلی که نیاز به درک و فهم عمیق تری از علت های ریشه ای دارند.
- مسایلی که راهحلهای سطحی و راهکارهای دم دستی برای آنها به کار گرفته شده و جواب نداده است.
- مسایلی که مهم بوده و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و ایمنی فرآیند یا کیفیت محصولات و خدمات دارند.
- مسایلی که احتمال وقوع آنها در آینده وجود دارد و تکرار آنها قابل پیش بینی می باشد.
دیگر سخن
با همه نکته های مثبتی که در خصوص به کارگیری رویکرد شناسایی علل ریشه ای گفتم، یکی دو نکته احتیاطی هم وجود دارد. بایستی توجه داشته باشید که شناسایی علل ریشه ای ممکن است برای مسائل ساده یا مسایلی که نیاز به اقدام فوری دارند، زمانبر و غیرضروری به نظر برسد و انتخاب مناسبی نباشد.
به عنوان مثال اگر مسئله ای رخ داده است و شما بایستی در ابتدای امر، یک سری راهکارهای محدود کننده تعریف کنید تا با اجرای آن اقدامات از گسترش محدوده مسئله و افزایش آسیب های آن جلوگیری کنید، استفاده از روش شناسایی علت های ریشه ای، شاید انتخاب منطقیای نباشد.
همچنین، در مواردی که دادههای کافی در دسترس نیست یا مسئله بسیار مبهم است، ممکن است روشهای دیگر حل مسئله مناسبتر باشند.
RCA : Root Cause Analysis
ثبت دیدگاه
مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟به ما بپیوندید !