ارزش های سازمانی واقعا چه هستند؟ تصمیم های مهم و بزرگی که از پیش گرفته ایم
ارزش های سازمانی واقعا چه هستند؟ تصمیم های مهم و بزرگی که از پیش گرفته ایم
در سازمانها، همه اتفاق ها در جلسات هیئت مدیره و اسناد استراتژیک رخ نمی دهد. واقعیت این است که بخش عمدهای از نتایجی که یک شرکت یا کسب و کار به دست می آورد، حاصل لحظههایی است که یک کارمند یا مدیر در نقطهای از فرآیند و عملیات باید تصمیمی بگیرد. این تصمیم ممکن است بدون اینکه مدیر ارشد بالای سرش باشد، بدون این که جلسه ای برگزار شود یا بدون مشورت اتخاذ شود.
این تصمیمها هر چه قدر هم که “کوچک” بهنظر برسند، در بلندمدت شخصیت، عملکرد و فرهنگ واقعی سازمان را میسازند. اینجا یک سوال جدی باید پرسیده شود.
چگونه میتوان اطمینان داشت که این تصمیمها همسو، حرفهای و در مسیر درست هستند؟
پاسخ شاید برای شما قدری دور از ذهن باشد اما جواب به هر حال همین است : ارزشها
ارزشها یعنی تصمیمهای از پیش گرفته شده
تصور کنید شما با یک تصمیم شخصی مهم روبرو هستید. به شما پیشنهاد شغلی فوقالعادهای در دبی (امارات) دادهاند؛ حقوق عالی، جایگاه شغلی معتبر، فرصت رشد بالا. اما یک مشکل وجود دارد. پدر یا مادر سالخورده شما تنهاست و به مراقبت نیاز دارد. هیچکس جز شما نمیتواند از او نگهداری کند. حالا چه می کنید؟
میروید؟
. . .
میمانید؟
در ظاهر، این فقط یک انتخاب شغلی است. اما در عمق آن، این دوراهی و این تصمیم، بازتابی از ارزشهای شخصی شخص شماست.
اگر بروید، به احتمال زیاد “پیشرفت فردی”، “استقلال مالی” یا “تحقق رویاهای حرفهای” ارزشهای محوری شما می باشند.
اگر بمانید، می توان گفت که “خانواده”، “مسئولیتپذیری” یا “وفاداری” در رأس ارزشهای شما قرار دارند.
این همان چیزیست که در شرکت ها، کسب و کارها و حتی سازمانهای دولتی هم رخ میدهد. کارکنان، به صورت روزانه و مداوم با تضادها، ابهامها و دوراهیهای متعدد و مختلفی مواجه می می شوند. در شرکت ها و مجموعههایی که ارزشهای سازمانی مشخص، شفاف و اولویتبندیشدهای دارند، در واقع از قبل برای چنین موقعیتهایی، تصمیم گیری شده است.
چرا ارزش های سازمانی، کلیدی و حیاتی اند؟
برخی از شرکتها در نقاط مختلف دنیا و همچنین در فضای کسبوکار کشور خودمان، ارزش های سازمانی را چیزی تشریفاتی یا تقلیدی میدانند. کافیست نگاهی به وبسایتهای آنها بیندازید. صداقت، احترام، مسئولیتپذیری، مشتریمداری … صفاتی اخلاقی و زیبا هستند که از وبسایتهای شرکتهای دیگر کپی شدهاند. این کپیپ
از ارزش ها، بیآنکه درک عمیقی از نقش واقعی آنها وجود داشته باشد، صورت می گیرد. ارزش های سازمانی اگر درست طراحی شوند، سه کارکرد کلیدی به شرح زیر دارند.
- جهتدهی به تصمیمها
ارزشها، انتخابهای روزمره را در مسیر مأموریت و چشمانداز سازمان، همراستا میکنند.
- یکپارچگی سازمانی
در نبود دستورات لحظهای، ارزشها آن قانون نانوشته ای هستند که کارکنان را در مسیری مشترک نگه میدارند.
- اولویتبندی در تعارضها
ارزشها باید اولویتبندی شده باشند، چون در عمل ممکن است با هم در تضاد قرار بگیرند.
وقتی ارزشها بهکار میآیند
فرض کنید دو ارزش در سازمان شما وجود دارد.
-
نوآوری
-
ایمنی
اگر تیم تحقیق و توسعه شرکت، یک طرح نوآورانه پیشنهاد دهد که باعث افزایش بهرهوری میشود ولی ریسکهایی برای ایمنی کارکنان دارد، چه تصمیمی گرفته می شود؟ اگر هیچ ارزش اولویتبندیشدهای وجود نداشته باشد، مدیر مربوط، ممکن است تصمیمی بگیرد که در تضاد با فرهنگ سازمان باشد.
اما اگر سازمان از پیش مشخص کرده باشد که “ایمنی” بالاتر از “نوآوری” است، تصمیمگیری در این موقعیت سریعتر، دقیقتر و همسو با فرهنگ سازمانی خواهد بود.
اگر ارزشها فقط روی دیوار باشند
ارزشها تنها زمانی مؤثرند که ویژگی های زیر را داشته باشند.
-
واقعی باشند
یعنی از دل سازمان، تجربه کارکنان و واقعیتهای محیط کاری استخراج شده باشند.
-
قابل استفاده باشند
یعنی در موقعیتهای واقعی بتوان به آنها مراجعه و استناد کرد.
-
اولویتبندی شده باشند
یعنی روشن باشد که در شرایط تعارض، کدام ارزش مقدم است.
در صورتی که ارزش ها فاقد این مشخصات باشند، صرفا جملاتی روی بنر نصب شده روی دیوار یا صفحه ای در وب سایت شرکت خواهند بود. این ارزش ها دیگر به مثابه ابزارهایی برای رهبری غیرمتمرکز قابل استفاده نمی باشند.
سازمان شما واقعا “ارزشمحور” است، آیا؟
ارزشهای واقعی یعنی این که وقتی مدیر ارشد در دسترس نیست، کارکنان همچنان تصمیمهایی میگیرند که سازمان را در مسیر درست نگه میدارد. یعنی اگر از یک کارمند بپرسید: «در این موقعیت بر چه اساسی تصمیم گرفتی؟» بتواند به ارزشهای سازمانی ارجاع دهد نه اینکه بگوید بر اساس قضاوت شخصی تصمیم گرفتم.
چاره ای نیست جز این که ارزشها را بازتعریف کنیم. ارزش های سازمانی، شعارهایی زیبا نیستند بلکه بهعنوان قطب نماهایی هستند که برای تصمیمگیری روزمره از آنها بهره می بریم. اگر قرار است آنها واقعاً مفید و دارای کارکرد باشند، باید شفاف، کاربردی، و دارای سلسلهمراتب باشند.
آیا ارزش های سازمان شما این ویژگیها را دارند؟ اگر ندارند، شاید وقت آن رسیده که دوباره آنها را بنویسید؛ این بار، ارزش های سازمانی را نه برای صفحه “درباره ما” بلکه برای کارکرد و نتایجی ملموس و شفاف بنویسید که حاصل تصمیم های به موقع و صحیح می باشند.
ثبت دیدگاه
مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟به ما بپیوندید !